کد کج شدن تصویر
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چگونه شاد زندگی کنیم؟

بهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

1) «ابراهام لینکلن» گفته است اغلب مردم تقریباً به همان اندازه ای شاد هستند که انتظارش را

دارند. در واقع آنچه که در زندگی برای ما رخ می دهد آنقدر ها تعیین کننده شادی ما نیست، بلکه بیشتر نوع واکنش ما نسبت به آن رخدادهاست که نقش تعیین کننده دارد.
فردی که تازه کارش را از دست داده است ممکن است این پیشامد را به فال نیک بگیرد. پیشامدی که می تواند منجر به بروز موقعیتی تازه برای یک تجربه شغلی جدید، کشف قابلیتهای تازه و محک زدن استقلال او در محیط کار گردد. در شرایط مشابه ممکن است تصمیم بگیرد که خود را از یک ساختمان بیست طبقه پایین بیندازد و مشکل را تمام کند. بنابراین در برابر یک موقعیت یکسان یکی ممکن است به وجد بیاید و دیگری اقدام به خودکشی کند. یکی بدبختی و فلاکت را می بیند و دیگری موقعیتها و فرصتهای تازه را.
شاید در اینجا مساله را کمی بیش از اندازه ساده فرض کرده باشیم اما به هر حال این واقعیت به قوت خود باقیست که ما خود تصمیم می گیریم که در زندگی چگونه تحت تاثیرقرار بگیریم. حتی اغلب کسانی که کنترل روانی خود را از دست می دهند باز هم تصمیم به این امر می گیرند در واقع این افراد به خود می گویند: مثل اینکه زندگی کمی بیش از اندازه برای من دشوار شده است شاید بهتر باشد برای مدتی کنترل ذهنم را از دست بدهم.
اما شاد بودن همیشه آسان نیست. شاد بودن می تواند یکی از بزرگترین مبارزات ما در صحنه زندگی باشد و گاه می تواند تمام پافشاری ها، انضباط فردی و تصمیماتی را که برای خود فراهم آورده ایم مخدوش کند. معنای بلوغ، قبول مسئولیت شادی خویش و تمرکز بر داشته ها بجای نداشته ها ست. از آن جایی که انسان افکار و اندیشه های خود را بر می گزیند الزاماً تعیین کننده میزان شادی های خویش است. برای شاد بودن باید بر افکار شاد تمرکز کنیم اما ما غالباً بر عکس عمل می کنیم. اغلب تعریف ها و تمجیدها را ناشنیده می گیریم اما حرفهای ناخوشایند را مدتها در ذهن نگه کی داریم.
اگر اجازه بدهید که یک تجربه یا یک حرف رکیک ذهن شما را به خود مشغول کند خود شما از عواقب آن رنج خواهید برد. یادتان باشد که شما زیر سلطه ذهن خود هستید
اغلب مردم تعریف ها و تمجیدها را ظرف چند دقیقه فراموش می کنند اما یک اهانت را سالها بخاطر می سپارند. آنها مانند آشغال جمع کن هایی هستند که هنوز توهینی را که بیست سال پیش به آنها شده است با خود حمل می کنند.
گاه شاد بودن می تواند کاری بس دشوار باشد. لازمه شاد زیستن، جستجوی زیباییها و خوبیهاست. یکی زیبایی منظره را می بیند، دیگری کثیفی پنجره را. این شما هستید که انتخاب می کنید چه چیز را ببینید و به چه جیز بیندیشید. کازانتزا کیس گفته است:
« قلم و رنگ در اختیار شماست. بهشت را نقاشی کنید و بعد، وارد آن شوید.»


2)بارش کنیم. بباریم. از خورشید بیاموزیم که چگونه بباریم. از آسمان بیاموریم. از کائنات بیاموزیم.


     خلا ایجاد کنیم. در ذهن خود خلا ایجاد کنیم. در فکر خود خلا ایجاد کنیم. در وسائل خود خلا ایجاد کنیم.


     دو قانون بارش و خلا، قوانینی هستند که به ما کمک می کنند تا بیش از پیش آرامش داشته باشیم و در راستای شاد زندگی کردندن ما را یارای می کنند.


     بارش به معنای ارائه کردن و بخشیدن بدون چشمداشت است. باید همچون خورشید بدون هیچ توقعی بباریم. عشق خود را بارش کنیم. مهر خود را بارش کنیم. لبخند خود را بارش کنیم. علم خود را بارش کنیم. تفکر مثبت و سازنده خود را بارش کنیم. بباریم و بدانیم که اشرف مخلوقات خدا هستیم.


     خورشید هر روز می تابد، انرژی، گرما و روشنایی می دهد بدون توجه به آنکه از ما تمنایی داشته باشد و باز هم فردا می تابد و باز هم....


     اگر کتابی را مطالعه کرده ایم اجازه دهیم تا دوستمان نیز از آن کتاب استفاده کند و کتاب را به او نیز بدهیم. اگر مطلبی را آموخته ایم به دیگران نیز آن را یاد دهیم چرا که زکات علم یاد دادن است. عشق و مهر خود را بدون کوچکترین چشمداشتی به دیگران هدیه کنیم و با دیگران با انرژی و زیبا رفتار کنیم که این بارشهای ما باعث به وجود آمدن خلا در زندگی ما شده و این خلا باعث جذب می شود.


     هر چه بیشتر بباریم مطمئن باشیم که بیشتر بدست می آوریم و هیچ کدام از اعمال ما نزد خالق هستی پوشیده نخواهد ماند و بدانیم و یقین داشته باشیم که در برابر هر عمل نیکی که انجام می دهیم آن بخشنده مهربان در رحمتش را به سوی ما باز خواهد نمود و از اقیانوس رحمت بی کرانش ما را سیراب خواهد کرد. اما این را نیز بدانیم که بارش ما می بایست بدون چشمداشت بوده و در جهت رضای او باشد. این شبه نیز بوجود نیاید که برای کار خود ارزش قائل نشویم و به طور مثال وقتی عملی را برای شخصی انجام می دهیم در مقابلش اجرت عمل خود را دریافت ننمائیم. خیر!! منظور این است که اولا کار را برای رضای خداوند انجام دهیم و بعد از آن مقداری از سود حاصل را ببخشیم و کار خود را نیز به بهترین شکل ممکن انجام دهیم. با این بخشش خلائی حاصل می شود که این خلا جذب را به همراه دارد. اگر به گردبادها نگاه کنیم کاملا در می یابیم که در درون گرد باد خلائی وجود دارد که این خلا با توجه به شدت گردباد در درون خود چیزهایی را حمل می کند.

 

  پس آنقدر بباریم و با عشق بباریم که خلا بزرگی ایجاد شود . با این خلا از جاهایی سیراب می شویم و خداوند بخشنده از مکانی ما را سیراب می کند که حتی فکرش را نیز نمی کنیم و آنچنان ما را در رسیدن به اهدافمان یاری می کند که باعث شگفتی می گردد و این شگفتی نیز باعث شادی شده و حتی همان بارش بدون چشمداشت ما، هم خودمان را شاد می نماید و هم باعث رضای خداوند می گردد، پس بباریم بباریم بباریم....


 




[ شنبه 87/8/18 ] [ 1:10 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر